Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-04-29@03:53:03 GMT

سفر به کمیجان؛ دیاری کهن با جاذبه های طبیعی ناشناخته

تاریخ انتشار: ۵ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۳۹۲۳۳۱

سفر به کمیجان؛ دیاری کهن با جاذبه های طبیعی ناشناخته

خبرگزاری مهر، گروه استان‌ها: استان مرکزی در ایام نوروز جزو سه استان پر تردد کشور است ولی به دلیل ناشناخته ماندن جاذبه‌های متنوع و جذاب این استان از جمله اماکن دیدنی و گردشگری، تنها آن را استانی برای عبور تلقی می‌کنند.

در این مطلب قصد داریم دیدنی ترین اماکن گردشگری شهرستان کمیجان که در شمال غربی استان مرکزی واقع شده‌است را در قالب عکس و نوشته مرور کنیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

کمیجان

کمیجان شهری در ۷۵ کیلومتری شهر اراک است. این شهر از سمت شمال با شهرستان‌های زرندیه، تفرش و از غرب با استان همدان، از جنوب با خنداب و اراک و از شرق با تفرش همسایه است. کمیجان و کلیه روستاهای شهرستان دارای گویش محلی ترکی است.

این شهر در محل تلاقی محور همدان-سلفچگان و اراک-همدان قرار گرفته و از قدیم الایام دارای مرکزیت سیاسی و تجاری بوده است. این شهر زادگاه عارف فرزانه شاعر بزرگ قرن هفتم استاد فخرالدین کمیجانی همدانی (استاد لسان الغیب حافظ) و مرکز ایل بزچلو یکی از ایلات بزرگ ایران به فرماندهی سردار آدور بادور است که در جنگی سپاه عثمانی را به سرکردگی شیبک خان شکست داده و سر بریده شیبک را به شاه عباس ارمغان داد. این ایل در تأسیس سلسله صفویه نقش اصلی را داشت. کوهستان‌های رسوبی و آهکی این شهر کلکسیون سنگواره‌ها و عرصه‌های مطالعات زمین شناسی است.

این شهر جاذبه‌هایی مانند بازار، قلعه خاندان بهادری، محله یزدی‌ها و زادگاه شاعر معروف فخرالدین عراقی را با نام چهرگزی که در قسمت شمالی محله بزرگ انار می‌باشد را در بردارد. از جاذبه تاریخی مانند تپه چرگزی باغ‌های حسن‌آباد و شیخ دیلی، محمود بلاغی، قوش دره و مزرعه احمدآباد و باغات و دشت گسترده انار و… می‌باشد. کمیجان در دامنه کوه سر به فلک کشیده وفس بوده و تپه‌های بزرگی چون چهرگزی و امام یالی از سمت شمال شرقی و شرق آن را احاطه نموده‌است.

عمده محصول باغی و زراعی شهرستان کمیجان انگور، بادام و گردو می‌باشد. همچنین محصولاتی مانند گندم، جو و محصولات غلات و حبوبات در کمیجان کاشت و برداشت می‌شود. اکثر مردم در باغ‌های خود و زمین‌های کشاورزی خود فعالیت دارند.

موزه مردم‌شناسی

این موزه که در مسیر کمیجان به وفس واقع شده ابزار و وسایل قدیمی بسیاری را در معرض دید عموم مردم قرار می‌دهد. از جمله اشیای این موزه شامل گیوه، خیش، لوازم بافت قالی و گلیم، نسخه‌های خطی تعزیه، چرخ‌های نخ تابی، دوک و دیگر وسایل تاریخی است.

آتشکده فردقان

آتشکده فردقان که در روستایی به همین نام واقع است، از معدود آثار به جای مانده از دوره ساسانیان محسوب می‌شود.

این آتشکده بر روی تپه‌ای مجاور فراهان دیده می‌شود. تمام آتشکده و بخشی از دیوارهای قلعه خراب شده است. ارتفاع دیوار اصلی باقی مانده حدود ۹ متر، قطر پی‌های آن حدود پنج متر و همه از سنگ و ساروج است.

در وسط قلعه، تعدادی پی‌های سنگی به قطر پنج متر وجود دارد که می‌توان بازمانده تالارهای متعدد و آتشگاه و نیایشگاه باشد. احتمالاً این آتشکده به عصر ساسانی تعلق دارد. در ضلع شمالی قلعه، در زیرزمینی که در حال حاضر آغل گوسفندان و انبار علوفه است، تعداد چهار ستون به قطر حدود دو و نیم متر از آجر و ساروج دیده می‌شود. ستون‌ها تقریباً در کنار هم قرار گرفته‌اند و حدود سه متر از آنها نمایان و قسمت بیشتر آنها داخل زمین و زیر آوار خاک است.

این اثر در تاریخ ۱۸ اسفند ۱۳۸۷ با شماره ثبت ۲۵۰۱۹ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

روستای وفس

روستای وفس از توابع بخش مرکزی کمیجان، با آب و هوای مطبوع، باغات و اراضی سرسبز و چشم‌اندازهای بکر به نگین طبیعت گردی استان مرکزی شهرت دارد و جاذبه‌های منحصر به فرد آن در کمتر منطقه‌ای در قلب ایران یافت می‌شود.

این روستا در بهار و تابستان به قدری زیبا و سرسبز می‌شود که گویا به مناطق شمال کشور سفر کرده‌ایم. زبان تاتی، باغات سرسبز، بافت قدیمی و کوچه‌های این روستا از شاخص ترین جاذبه‌های گردشگری وفس محسوب می‌شود.

روستای وفس از شمال به ساوه، از جنوب به کمیجان، از غرب به همدان و از طرف شرق به تفرش محدود است. مساحت تقریبی آن ۲۰ کیلومتر مربع و ارتفاع آن از سطح دریا ۲۱۰۰ متر است.

البته در واقع این روستا در حصاری از کوه‌های نسبتاً بلند واقع شده است و از سمت جنوب، مشرق و مغرب در محاصره کوهستان قرار دارد و تنها از سمت شمال به درختستان‌ها و باغ‌های میوه منتهی می‌شود.

تنها راه ارتباطی مهم آن، جاده‌ای آسفالته به طول ۱۸ کیلومتر است که وفس را به کمیجان و از آنجا به سایر نقاط متصل می‌کند. این روستا در فاصله مساوی از همدان، ساوه و اراک واقع شده است.

کوهنوردی و غارنوردی با وجود ارتفاعاتی نظیر کوه «قلنجه» با ارتفاع حدود ۲ هزار و ۷۴۵ متری در زاویه جنوبی روستا و مناطق پست اما سرسبز و زیبا در شمال وفس با ارتفاعی کمتر از یک هزار و ۵۵۰ متر نیز از ظرفیت‌های طبیعی بالقوه این خطه است که می‌تواند موجب رونق گردشگری ورزشی شود.

ارتفاعات «هرسهول»، «دی نساء»، «قلعه کهنه»، «گااول»، «ماندر»، «گاپو»، «حاجی رضوان»، «کله موشمای»، «دبرین»، «خیبر» و «آبی رنگ» نیز از دیگر ارتفاعات مهم اطراف وفس است که در فصل بهار جلوه‌های خاصی را در خود دارد و برای دوستداران طبیعت حضور در این مناطق خالی از لطف نیست.

سنگواره‌های موجود در کوه‌های اطراف وفس به عنوان سندی محکم حکایت از قدمت دیرین این دیار دارد و در گذشته‌های دور این نواحی بخشی از مناطق کم عمق دریایی به نام «تیس» بوده که طبق تحقیقات زمین شناسان، تا اوایل دوران سوم زمین شناسی (میوسن) در منطقه‌هایی از ایران مرکزی از جمله وفس، گسترده بود.

شکل گیری سازه‌های آهکی و دولومیتی در طول زمانی بس دراز در منطقه وفس خالق یکی از اعجاب انگیزترین کلکسیون‌های طبیعی در مجموعه غار قلعه جوق شده که این ظرفیت گردشگری نیز به عنوان جاذبه‌ای قوی باید در کانون توجه قرار گیرد.

بافت کالبدی روستای وفس و نوع معماری خانه‌ها، ابنیه مذهبی و خدمات عمومی بیشتر با ویژگی‌های اقلیمی و طبیعی سازگاری دارد و بسیار جذاب است، خانه‌های مسکونی روستا به صورت متراکم و پلکانی بر دامنه کوه گسترده شده و ایوان‌های فراخ و بام‌های یکدست ویژگی آنها بوده که جلوه‌ای خاص را ایجاد کرده است.

یکی از جاذبه‌های گردشگری وفس وجود ۱۶ مسجد در این روستا است که گل سرسبد آنها با نام مسجد جامع قدمتی به درازای هفت قرن دارد.

در روستای وفس علاوه بر مساجد، بارگاه امامزاده حسین موسوم به (حاج رضوان)، امامزاده اسماعیل و امامزاده یحیی نیز وجود دارد و زیارتگاه حاجی رضوان وفس نیز متعلق به شاهزاده حسین (ع) از نوادگان امام موسی کاظم (ع) است که دارای کرامات بسیاری است و هرسال افراد زیادی را از شهرهای دور و نزدیک به خصوص اراک، تهران، قم، کمیجان، همدان و روستاهای اطراف به سمت خود می‌کشاند.

اگرچه پیشه اغلب ساکنان وفس کشاورزی است اما، کارگاه‌های بافت قالی نیز از جمله منابع درآمدی خانوارهای وفسی است که خود حال و هوای خاصی دارد و با ورود به آنها باغی هزار طرح و نقش مقابل دیدگان گشوده می‌شود.

گویش «تاتی» که از یادگارهای زبان مادها است در وفس به شکل اعجاب انگیزی زنده مانده و رواج دارد و مشاهده مردمانی که به شیوه گفتار سه هزار سال قبل با هم ارتباط می‌گیرند برای هر گردشگری زیبا و جذاب است.

ابراهیم دهگان در کتاب «فقه اللغه» گویش وفس را از لهجه‌های قدیم پارسی باستان و شاخه‌ای از تاتی نامیده که دارای ویژگی‌های دستوری و واژگانی منحصر به فرد است و در فصلنامه شماره ۱۵ و ۱۶ راه دانش استان مرکزی نیز آمده که گویش تاتی در بخشی از نواحی روستایی استان مرکزی از جمله وفس به عنوان «جزیره زبانی» مطرح است که به لحاظ مردم شناسی و زبان شناسی بسیار اهمیت دارد و نشانگر حفظ درون مایه‌های اصیل فرهنگی در برابر تغییرات وسیع حوزه جغرافیایی اطراف است.

روستای وفس علاوه بر جلوه‌های طبیعی و فرهنگی خاص سوغات متنوعی نیز دارد که نمونه آن انواع زیراندازهای نفیس و رودوزی سنتی است.

گیوه بافی و ساخت تخته گیوه از دیگر هنرهای مردم تاتی زبان روستای وفس است که از مدت‌ها قبل در این منطقه رواج داشته است و این صنایع دستی یکی از بهترین پاپوش‌ها است، بافت تخته کشی گیوه حرفه‌ای ظریف و خاص است که در وفس شغلی ویژه محسوب می‌شود و عده‌ای در تابستان و زمستان به آن اشتغال دارند.

بافت انواع دستکش، جوراب‌های پشمی، سوزن دوزی، سبد بافی، نمد مالی و جاجیم بافی از دیگر صنایع دستی و سوغات این خطه است که به طور قطع برای گردشگران نوروزی از جذابیت بالایی برخوردار است.

رونق کشاورزی در این روستا موجب شده که انواع خشکبار و میوه‌های فرآوری شده، کشمش و لبنیات تازه و طبیعی، شیره انگور به عنوان سوغات با کیفیت برای گردشگران به وفور وجود داشته باشد.

استان مرکزی از دیرباز به دیار عالم پرور شهرت داشته و در این میان روستای وفس نیز بزرگانی نظیر آیت الله شیخ عبدالنبی وفسی عراقی (مرجع تقلید)، حاج محمد خان دارابی (حکیم گیاهی)، سید عبدالحمید (اولین شهید مشروطیت)،سید محمود نبوی (اولین وکیل دادگستری ایران) محمدرضا اشراق (اولین قاضی دیوان عالی کشور) را در دامن خود پرورش داده است.

رودخانه قوره چای

کشور ایران از شمال تا جنوب و شرق تا غرب سراسر مملو از مناطق بکر و چشم اندازهای شگفت انگیزی است که به خاطر دیده نشدن آنها و یا شاید عدم معرفی این مناطق توسط مسئولین همچنان ناشناخته مانده است.

شهرستان کمیجان مناطق مختلفی از طبیعت بکر روستاها تا جاذبه‌های تاریخی ۳۰۰۰ هزارساله دارد، منطقه گردشگری ای دلی تنها نمونه‌ای از طبیعت بکری است که می‌تواند از مکان‌های انتخابی مسافران نوروزی باشد.

منطقه گردشگری ای دلی نزدیک کوهستان‌های میلاجرد بین دو روستای خاتم آباد و سلوکلو واقع است. چشمه‌های ای دلی در مسیر قوره چای قرار گرفته است و جریان آب چشمه‌هایی که به قوره چای می‌ریزند با طی کردن مسیری به قره چای هدایت و روانه می‌شوند.

روستای چهرقان

چهرقان روستایی است از توابع شهرستان کمیجان در استان مرکزی. این روستا در دهستان خسروبیگ در بخش مرکزی این شهرستان قرار دارد. همسایه‌های چهرقان عبارت‌اند از روستاهای وفس، آمره، استهری، طرلان و راستگویان که از توابع استان همدان است. واژه چهرقان معرب چهرگان می‌باشد. اهالی چهرقان تات هستند و زبان تاتی را با گویش وفسی سخن می‌گویند روستای چهرقان طبق تقسیمات اخیر کشوری، ازتوابع دهستان اسفندان و بخش مرکزی شهرستان کمیجان می‌باشد.

روستای چهرقان بیا اینجا هرچی از چهرقان بخوای هست پیشینه روستا روستای چهرقان روستایی است که قدمتی دیرینه دارد ودر ابتدا به عنوان چراهگاه استفاده می شده اما به علت اینکه مکان سرسبزی بوده و منابع ابی زیادی را در دل خود جای داده است و نیز منطقه‌ای کوهستانی است که در آن زمان یک امتیاز محسوب می شده کم کم عده‌ای در آنجا سکنی گزیدند و این آغاز تمدن چهرقان بود. نام این روستا در ابتدا چراگاهان بوده است که بعدها به چهرگان و در آخر به نام چهرقان کنونی در آمد.

کد خبر 5740102

منبع: مهر

کلیدواژه: کمیجان نوروز 1402 گردشگری نوروز 1402 بوشهر مسافران نوروزی گردشگری نوروز سفرهای نوروزی کرمانشاه گرگان گلستان سانحه تصادف خطبه های نماز جمعه ماه مبارك رمضان بارش باران سنندج شهرستان کمیجان روستای چهرقان استان مرکزی روستای وفس سمت شمال واقع شده

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۳۹۲۳۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آیین گاوکشان 

چاقویش را می‌گیرد سمت آفتاب. می‌خواهد مطمئن بشود که تیز است. تیغه چاقو، برق می‌زند. مثل برقی که در چشم اهالی روستاست. بعد چاقو را می‌کشد به گردن حیوان و خون فواره می‌زند. طناب‌های کفنی می‌گذارند حیوان دست و پایی بزند. جوی خون روی خاک خشک راه می‌افتد و اهالی صلوات می‌فرستند... حالا آن‌ها خاطرشان جمع است که امسال هم کشت و کار خوبی خواهندداشت و قنات روستا پر آب خواهد بود و آسمان خشکی نخواهد کرد. از ایران کهن تا همین امروز، سنت قربانی کردن گاو در «اسفنجان»، سنت برکت‌خواهی است.

سفر به اسفنجان 

روستای سرسبز و زیبای اسفنجان شهرستان اسکو استان آذربایجان شرقی، نامی آشنا برای گردشگران و توریست‌هایی است که همه ساله از شهرها و استان‌های همجوار برای تماشای یک آیین و سنت چندین ساله خود را به این روستا می‌رسانند. برای رفتن به روستای اسفنجان مبدأ حرکتمان تبریز است، بار و بنه سفر را بسته و دل به جاده می‌زنیم، حالا که بر بال قلم و کاغذ راهی روستای اسفنجان می‌شویم تا رسیدن به روستای بکر و زیبای اسفنجان ۶۵ کیلومتر راه در پیش داریم. بعد از طی ۳۶ کیلومتر به شهرستان اسکو می‌رسیم، تابلوهای نصب شده در ورودی و خروجی اسکو مسیر جاده اسفنجان را به ما نشان می‌دهد و بقیه مسیر نیز تا روستای اسفنجان ۲۰ دقیقه‌ای طول می‌کشد تا در میان انبوه متراکم درختان گردو، سیب، زردآلو و بادام به اسفنجان برسیم. این روستای تاریخی رسمی دیرینه دارد که همه ساله اهالی روستا با مشارکت در آن به ادای نذر خود می‌پردازند.

قربانی در اردیبهشت

فروردین‌ماه که به پایان می‌رسد و رقص شکوفه‌های اردیبهشتی دامن دشت و طبیعت را مسحور زیبایی خود می‌کند، مردمان این دیار نیز در سی و ششمین روز بهار که اولین هفته اردیبهشت ماه می‌شود، طبق رسم چندین ساله پدران و نیاکان خود با قربانی کردن گاو و ادای نذر سالی پر از برکت و حاصلخیزی را برای مردمان روستا طلب می‌کنند. ذبح گاو دراندیشه مردم پاک سرشت و پاک نهاد این روستا برای شکرگزاری و دوری از هر نوع حوادث و بلایای طبیعی و درخواست برای بارش باران و نزول رحمت واسعه الهی است.

چنان که مردم محلی می‌گویند رسم قربانی کردن گاو از همان قدیم الایام مرسوم بوده است و در پنجشنبه‌ای که به سی و ششمین روز بهار می‌رسد، ادای نذر قربانی کردن گاو با مراسم و تشریفات خاصی صورت می‌گیرد و مهم‌ترین کاری که اهالی روستای اسفنجان بعد از ذبح گاو قربانی انجام می‌دهند این است که حتماً باید از گوشت گاو، کوفته درست کرده و میل کنند. قربانی کردن گاو ریشه در باورهایی دارد که از اعتقادات دینی اهالی این روستا سرچشمه می‌گیرد. مردم روستا معتقدند حالا که خورشید بهاری بعد از یک زمستان سرد و سوزناک دامنه‌های سهند بر دشت و دامن طبیعت روستا سلامی دوباره می‌کند و با گرمی روحبخش خود طراوت و تازگی را به روستا هدیه می‌دهد ما نیز با قربانی کردن گاو شکرگزاری کرده و رفع بلایا و حاصلخیزی مزارع کشاورزی را از خدای مهربان طلب کنیم.

این رسم آن چنان در این روستا ریشه‌دار است که بسیاری از افراد و گردشگران برای خوردن کوفته خود را به این روستا می‌رسانند تا هم شاهد دیدن این مراسم سنتی باشند و هم کوفته دستپخت بانوان مهربان و خونگرم روستای اسفنجان را نوش جان کنند.

در کنار قنات

مراسم قربانی کردن گاو از صبح روز پنجشنبه بعد از ادای نماز صبح شروع می‌شود. یک یا دو روز قبل گاو مورد نظر توسط نذورات که توسط اهالی روستا جمع‌آوری شده خریداری می‌شود. بزرگان و ریش سفیدان روستای اسفنجان گاو مورد نظر را با ذکر سلام و صلوات و خواندن دعای توسل و ذکر در کوچه‌ها و محلات روستا می‌گردانند، طبق این رسم و رسوم تعدادی از جوانان روستا از قبل انتخاب می‌شوند تا اگر اهالی نذری داشته باشند در هنگام گرداندن گاو در محله‌های روستا آن‌ها را جمع‌آوری کنند. هنگامی که عطر و بوی اسپند و صدای صلوات در کوچه‌های روستا می‌پیچد هر لحظه بر تعداد شرکت‌کنندگان در این مراسم افزوده می‌شود. زنان و مردان یکی یکی از خانه‌ها بیرون آمده و گاو قربانی را همراهی کرده و دعا می‌خوانند و ذکر می‌گویند. آن‌ها معتقدند قربانی کردن گاو در اوایل اردیبهشت سبب کاهش بلایای طبیعی، مهار بادهای سیاه و هر نوع آسیب و گزند از روستا شده و سبب افزایش رزق و روزی و بارندگی و سرسبزی می‌شود.

گرداندن گاو در روستا تا ظهر طول می‌کشد، ریش سفیدان قصه کهن این رسم و رسوم را برای گردشگران تعریف می‌کنند و از پویایی این مراسم و مشارکت اهالی روستا و اینکه بسیاری از آن‌ها در این روز حاجت روا می‌شوند، سخن می‌گویند. در یک سوی دیگر روستا تعدادی از جوانان در کنار قنات پرآب در انتظار رسیدن گاو قربانی بر سر قنات هستند. اهالی روستا بعد از گرداندن گاو قربانی در روستا و جمع کردن نذورات مردمی آن را به سوی قنات پرآب روستا می‌برند تا گاو از آب قنات نوشیده و سیراب شود. به باور اهالی روستای اسفنجان گاو قربانی زمانی که از آب قنات می‌نوشد تا سیراب شود خداوند به حرمت این قربانی شادی، طراوت و حیات مجدد را به طبیعت و زندگی روستایی می‌بخشد و آن‌ها از خوان نعمت الهی بهره‌مند می‌شوند، به همین علت اهالی روستا تا وقتی که گاو به طور کامل از آب قنات سیر نشده باشد منتظر او می‌مانند.

خون در جوی

بعد از اینکه گاو از آب قنات سیراب شد اهالی روستا آن را به سوی زیارتگاه روستای اسفنجان که به« پیرسنگ» مشهور است می‌برند. این زیارتگاه در ضلع جنوب شرقی روستا واقع شده است. جوانان و ریش سفیدان روستا با مشارکت همدیگر گاو قربانی را سه دفعه به دور زیارتگاه پیرسنگ می‌گردانند و صلوات می‌فرستند. هر کدام از اهالی روستا به ذکر و راز و نیاز پرداخته و حاجت‌های خود را از خداوند طلب می‌کنند. بعد از زیارت مقبره «پیر سنگ» اهالی گاو قربانی را به طرف کوه« قربانگاه» که در زبان محلی به « قوربان داغی» مشهوراست می‌برند. این کوه در دو کیلومتری زیارتگاه « پیرسنگ» قرار دارد. طی زمانی که گاو قربانی به کوه «قربانگاه» می‌رود تعدادی از جوانان در محل « قربانگاه» جوی آبی حفر می‌کنند تا خون قربانی بعد از ذبح شدن در این جوی جریان پیدا کند. حالا قربانی به کوه «قربانگاه» رسیده است و قصاب به کمک جوانان می‌خواهد قربانی را ذبح کند. حالا روحانی روستا آیاتی از قرآن کریم و دعاهایی برای قبولی نذر اهالی روستا می‌خواند و همگی باهم دعا می‌کنند. اهالی روستای اسفنجان از خداوند می‌خواهند سالی پربرکت، پر از رزق و روزی و سالی به دور از خشکسالی داشته باشند.آن‌ها باران رحمت الهی را طلب می‌کنند تا جان و دل خود را زیر باران رحمت الهی شست‌وشو دهند و خداوند را به خاطر ارزانی کردن نعمت‌هایش شاکر و سپاسگزار باشند. حالا قربانی ذبح می‌شود و خونش آرام آرام در بستر جویی که جوانان ایجاد کرده‌اند، جاری می‌شود. بعد از ذبح گوشت قربانی در بین اهالی روستای اسفنجان و روستاهای همجوار تقسیم می‌شود و اهالی روستا طبق رسمی دیرینه‌ای که دارند از گوشت قربانی برای شام خود کوفته درست کرده و میل می‌کنند.

افسانه اسفنجان

آیین کهن قربانی کردن گاو در اسفنجان، افسانه‌ای هم دارد؛ افسانه‌ای که در میان اهالی، سینه به سینه نقل شده است.

می‌گویند در زمان‌های قدیم، جنگی میان اهالی اسفنجان و شماری از بیگانگان رخ می‌دهد. در این جنگ، شماری از مهاجمان کشته می‌شوند و شماری زخمی. زخمی‌ها در بیرون روستا افتاده بودند اما پیر روستا ممنوع کرده بود که کسی از اهالی به کمک زخمی‌ها برود. آن‌ها به تاوان تهاجمشان، باید زجر کشیده و مرگ را بپذیرند. در این میان، دختری مهربان از اهالی اسفنجان، تصمیم می‌گیرد به کمک زخمی‌ها برود. او با وجود آنکه می‌داند پیر روستا، این کار را منع کرده مخفیانه به کمک زخمی‌ها می‌رود. او برایشان آب می‌برد و زخم‌هایشان را می‌بندد. کار رسیدگی به زخمی‌ها چند روزی طول می‌کشد و برادران دختر، به رفتار خواهرشان شک می‌کنند و تصمیم می‌گیرند او را تعقیب کنند. صبح فردا برادرها، مخفیانه خواهرشان را زیر نظر می‌گیرند و وقتی می‌بینند او از روستا بیرون رفته و خود را به محل جنگ، جایی که زخمی‌ها آن‌جا افتاده‌اند، رسانده، می‌فهمند که خواهرشان، حرف پیر را زیر پا گذاشته است. آن‌ها این کار خواهرشان را خیانت می‌دانند و تصمیم می‌گیرند او را بکشند.

از آن طرف، خواهر در حال رسیدگی به زخمی‌هاست که صدای برادرانش را می‌شنود و می‌فهمد که آن‌ها به کار او پی برده‌اند و می‌خواهند به تاوان این سرکشی، او را بکشند. دختر به طرف کوه فرار می‌کند و برادرانش در پی او می‌دوند. دختر می‌خواهد بگوید «یا هو پناهم بده»، اما به اشتباه می‌گوید «یا کوه پناهم بده» و کوه دهان باز می‌کند و دختر را در خودش می‌گیرد. دختر به درون زمین فرار می‌کند اما موهایش از زمین بیرون می‌مانند.  برادران سر می‌رسند و می‌فهمند که خواهرشان در زمین پناه گرفته است؛ آن‌ها هر چه می‌کوشند نمی‌توانند با کشیدن موها، خواهرشان را از زمین بیرون بیاورند. شب می‌شود و برادران به روستا برمی‌گردند و آماده می‌شوند تا فردا با بیل و کلنگ برگردند و خواهرشان را از دل زمین بیرون بیاورند.

شب، آسمان طوفانی می‌شود. بادی سهمگین برمی‌خیزد و نزدیک است که باغ‌ها و خانه‌های مردم اسفنجان را خراب کند. طوفان چندین و چند شبانه‌روز به طول می‌انجامد. برادران دختر می‌فهمند که در حق خواهرشان، نامهربانی کرده‌اند. آن‌ها از کارشان پشیمان می‌شوند اما طوفان همچنان ادامه دارد. یکی از همان شب‌ها پیرزنی در روستا دختر را در خواب می‌بیند. دختر می‌گوید: مادرم زمین امر کرده که اگر می‌خواهید طوفان آرام بگیرد، باید گاوی را در نزدیکی جایی که من در زمین فرو رفته‌ام قربانی کنید. سپس جویی بکنید تا خون گاو در این جوی جاری بشود و به موهایم برسد و موهایم را رنگ کند. فقط در این صورت است که باد آرام خواهد گرفت.  اهالی اسفنجان، فردا صبح، گاوی را انتخاب می‌کنند و او را با عزت و احترام به نزدیکی همان‌جایی می‌آورند که موهای دختر بیرون است. آن‌ها گاو را قربانی می‌کنند و جویی می‌کنند تا خون گاو به موهای دختر برسد و موهایش را رنگ کند. موهای دختر که رنگ خون می‌گیرد، طوفان فروکش می‌کند.

اهالی اسفنجان، از آن موقع، هر سال در موعدی که دختر در دل زمین پناه گرفته، گاوی را قربانی کرده و خونش را در جوی جاری می‌کنند؛ این موعد، در سی و ششمین روز بهار است؛ زمانی که بادی گرم می‌وزد که در سرتاسر منطقه، به باد اسفنجان معروف است.
 

معصومه درخشان

دیگر خبرها

  • این لک لک ها اهالی را مجبور به خانه سازی می کنند
  • مطالبات مردم روستاهای آبپخش پیگیری می‌شود
  • نمایی از دریاچه طبیعی کیو خرم آباد + تصاویر
  • جاده پُر دست انداز یکی از روستا‌های فومن
  • آیین گاوکشان 
  • تامین آب آشامیدنی روستای کهن دژ
  • ظرفیت های گردشگری روستای «طولاب» ایلام در انتظار سرمایه گذاری
  • روستای نظرلو در شهرستان شبستر به شهر تبدیل شد
  • ۳۲۰۰مترمربع از معابر روستای ابیانه سنگ‌فرش شد
  • بهره مندی ۶۸ روستای قزوین از نعمت گاز طبیعی